خر صورتی

اگر چیزی را که لازم نداری بخری ٬به زودی آنچه را که لازم داری می فروشی*بیا لبخند بزنیم بدون انتظار هیچ پاسخی از دنیا*

خر صورتی

اگر چیزی را که لازم نداری بخری ٬به زودی آنچه را که لازم داری می فروشی*بیا لبخند بزنیم بدون انتظار هیچ پاسخی از دنیا*

فکر کن به خودت

فکر کن به خودت که چگونه به هر چه که فکر می کنی خودت به آن اعتقاد داری٬ عمل نمی کنی!!!؟؟؟ 

فکر کن به خودت ٬ فکر کن که چگونه ذهنت یاری می کند تو را تا از پس به یاد آوردن تمام دوستان کودکیت به راحتی بر بیایی! 

و چگونه است که تو٬ هم از گل سرخ و دریا خوشت میاید و هم از تیر و تفنگ و صحنه های کشت و کشتار!!! 

چگونه که دو تفکر کاملا متفاوت و نامحدود در یک ذهن محدود جای گیرد؟؟ 

و فکر کن٬ فکر کن به خودت که اگر نبودی آیا دنیا چنین بود ؟؟ 

و یا اگر چنین نبودی دنیا برایت این بود ؟؟!! 

فکر کن به خودت !  

فکر کن که اگر این پدر و مادر را نداشتی تو الان در کجا بودی؟ 

یا اگر آن ها تو را نداشتند الان کجا بودند؟ 

فکر کن که اگر این ها را نمی شنیدی باز هم زندگی را همین گونه ادامه می دادی؟ 

و یا اگر زندگیت را تغییر می دادی باز هم این را می شنیدی؟ 

آری ٬ حال خوب فکر کن به خودت!!! 

 

سعیده

نظرات 3 + ارسال نظر
مهرداد دوشنبه 19 مهر 1389 ساعت 01:25 ق.ظ http://manam-minevisam.blogsky.com

اگه آدمی میتونست فکر کنه که این همه مشکل تو دنیا وجود نداشت!
مشکل از فکر نکردن بشر هست

علی اکبر یکشنبه 18 مهر 1389 ساعت 11:26 ب.ظ http://hamshahrijavan.blogsky.com

سلام
عالی بود ... واقعا تن قوی بود ... آفرین
الان دارم فکر میکنم که چرا با اینکه میگم دیگه این عمل رو انجام نمیدم باز هم مرتکب همون اشتباه
می شم ... واقعا همینطوره که میگی .. عمل نمی کنم .. نمیدونم چرا ؟ ولی شاید سست بنیان شدم .. به یه شکلی مسائل رو رفع رجوع می کنم .. سرسری از روشون میگذرم .. نمی دونم چم شده .

من الان که دارم بیشتر فکر میکنم مخم داره هنگ میکنه .. یه چندتا سوال ساده تر می پرسیدن خانم معلم .. من فکر کنم که از 20 نمره 7 بگیرم ...

من اصلا دوستان کودکیم رو یادم نمیاد ..
خوب دیگه هر چیزی بنا به مقتضیات زمانش لازمه و دوست داشتنی .. عاشق که میشی دوست داری گل سرخ رو بو کنی و زیر بارون بری و لب ساحل قدم بزنی و صدای موج دریا روانت رو نوازش بده .. یه موقع هایی هم که میزنی به سیم اخر قاطی میکنی و دوست داری صحنه های خشن ببینی .. بری بجنگی .. این ادم هم کلا غیر منتظره است .. یه دقیقه این شکلی و دو دقیقه دیگه اینجوریه ..
من اگه نبودم به نظرم دنیا قشنگ تر بود ..
دنیا که هیچوقت به کام ما نبود ولی امیدوارم که اخرت باشه ..
امشب یه کاری کردی که من یه کم فسفر بسوزونم

اگه مامان و بابا نبودن خوب منم نبودم دیگه ..
اگه اونها هم منو نداشتن زندگیشون بهتر می شد .. خرج یه نفر کمتر می شد .. این همه هم کسی نبود که اذیتشون کنه .. کلا حال میکردن

الان هم که شنیدم باز هم ادامه دارد .. اینم زندگی لعنتی ... نمیشه یکی یه جا بگه زندگی وایسا یکم این آدمیان استراحت کنن .. سر گیجه نمی گیره این زندگی؟
معلوم نبود که با تغییر زندگیم اصلا با تو اشنا میشدم یا نه ؟ چه بد می شد ..!
من دیگه نمیتونم فکر کنم... باشه برا بعد

اردشیر بابکان یکشنبه 18 مهر 1389 ساعت 11:17 ب.ظ http://www.avestaariyo.blogfa.com

درود
دوست عزیز من در وبلاگم مطلب کوتاهی درباره آزادی انتخاب در دین زرتشت نوشتم لطفا" اگر علاقه دارید و مایل هستید آن مطالب را بخوانید و با دیدگاه من را خوشحال کنید.
نیک اوست که از نیک او هر کسی را نیکی است (زرتشت)
با تشکر از شما دوست عزیز

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد