ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
زنبوردار : کسی که همسر بلوند دارد
کاشمری : در آرزوی ازدواج
کاج : نمایندگی انتشارات گاج در دوبی
ژنتیک : ژنی که عامل اصلی تیک زدن در انسان می باشد
هشتگرد : ۵
خورشت بامیه : مسئولیت پختن خورشت بر عهده من است
وایمکس : درنگ چرا؟
خراب : نوعی نوشیدنی حاوی تکه های کوچک خر
شیردان : آنکه شیر خوب را از بد تمیز می دهد
گشتاور: یک سری همسایه نخاله که به هنگام برگزاری مهمانیهای شبانه پلیس را خبر می کنند.
البرز: عربها به « پرز » گویند
چرا عاقل کند کاری: یک ضرب المثل شیرازی.
هردمبیل: جایی که در آن بابت هر چیزی قبض صادر میشود
غیرتی: هر نوع نوشیدنی به جز چای
قرتی : نوعی چای که با قر و حرکات موزون سرو میشود
پنهانی : قلمی که جای جوهر با عسل مینویسد
مختلف : مرگ مغزی
مورچه خوار : خواهر مورچه. فحشی که موریانه ها به هم می دهند
جدول : کسی که نیاکانش علاف باشند را گویند
کره حیوانی : بیچاره ناشنواست
توله سگ : حاصل تقسیم مساحت سگ بر عرض آن
کته ماست : آن گربه مال ماست
کراچی : پس تکلیف ناشنوایان چه میشود ؟
سهپایه : ۳ تا آدم باحال که همیشه پایه هر حرکتی هستند
یک کلاغ چهل کلاغ : نبردی ناجوانمردانه بین کلاغها
وانت : اینترنت آزاد و بدون فیلتر
اسلواکی : نرم و خرامان گام برداشتن
نیکوتین : نوجوانی خوش سیرت
نلسون ماندلا:نلسون اون وسط گیر کرده
تهرانی: تیکه های هلوی باقیمانده ته آبمیوه
سلام!
بیاین توی این سایته!
یه مغز مصنوعیه که میشه باهاش حرف زد و هر وخ که اعصابت خورد شد فحشو کشید بهش! و البته جوابتو میده!
اصطلاح `قات زدن` امروزه و به ویژه در گفتار نسل جوان به معنای `قاطی کردن` یا `از خود بیخود شدن` به کار می رورد. اما آیا می دانید ریشه این اصطلاح چیست؟
قات گیاه گلداری است که بومی بخش گرمسیری شرق آفریقا و شبه جزیره عربستان می باشد.
قات از سال 1973 توسط سازمان جهانی بهداشت نوعی ماده مخدر محسوب شده و در منطقه صعده کشور یمن بطور وسیع کشت می شود. این مخدر بسیار گران قیمت بوده و قیمت یک بسته برگ قات در سال 1388 در حدود 17 هزار تومان بود. این بسته تنها برای مصرف یک وعده استفاده می شود. برگ گیاه قات تا یک هفته در یخچال قابل نگهداری است و معمولاً بصورت تازه مصرف می شود.
قات زدن به عمل مکیدن تدریجی شیره برگ گیاه قات که نوعی مخدر است گفته می شود.
قات زدن موجب می شود تا مصرف کننده برای چند ساعت با نشاط، سرزنده و هیجانی شده و شروع به صحبت بی ربط کند، در ساعات بعدی دچار سکون شده و در نهایت دچار خمودگی و تنبلی جسمی و فکری شود.
در کشور یمن دو سوم مردان و یک سوم زنان قات می زنند. بسیاری از مردم عربستان سعودی نیز از این ماده مخدر استفاده می کنند.
منبع و عکس: http://www.rozanehonline.com/content/view/808/136/
پ.ن: دارم میرم مسافرت تا ۱۳ بدر نیستم! ولی شاید اومدمو جواب نظراتتونو دادم!
برین این تو: http://www.procreo.jp/labo/flower_garden.swf
ماوستونو روی هرجای صفحه که خواستین کلیک کنین!
برای خوشحال کردن یک زن...
یک مرد فقط نیاز دارد که این موارد باشد :
یک دوست
یک همدم
یک عاشق
یک برادر
یک پدر
یک استاد
یک سرآشپز
یک الکتریسین
یک نجار
یک لوله کش
یک مکانیک
اگه کمی و فقط کمی بخواهیم از زندگی لذت ببریم و نگاهمان را کمی بهتر کنیم بسیاری از لذت ها نه وقت زیادی میخواهد و نه پول زیادی. پس منتظر تغییرات زیاد در یه روزی که معلوم نیست کی باشد نباشیم ... در کوچکترین اتفاقات عظیم ترین تجارب بشر نهفته است . باور کنید ...
1-اعداد و ارقام غیر ضروری رو دوربنداز!
این اعداد شامل سن، قد و وزن میشه
بگذار دکترها راجع به این عددها نگران باشن
خوب واسه همینه که بهشون ویزیت می دی.
ادامه مطلب ...این پاور پوینت رو ببینید....
فکر می کنین چه جوری این جوری میشه؟
www.mediafire.com/?7e5l82gfcxi0kbz
برین این فیلم رو ببینین واقعا جالبه
http://www.chilloutzone.de/files/player.swf
b=10&l=197&u=ILLUMllSOOAvIF//P_LxP92A42lCHCeeWCejXnHAS/c
مرد از مُردن است . زیرا زایندگی ندارد .مرگ نیز با مرد هم ریشه است.
زَن از زادن است و زِندگی نیز از زن است .
دُختر از ریشه « دوغ » است که در میان مردمان آریایی به معنی« شیر « بوده و ریشه واژه ی دختر « دوغ دَر » بوده به معنی « شیر دوش » زیرا در جامعه کهن ایران باستان کار اصلی او شیر دوشیدن بود . به daughter در انگلیسی توجه کنید . واژه daughter نیز همین دختر است . gh در انگلیس کهن تلفظی مانند تلفظ آلمانی آن داشته و « خ » گفته می شده.در اوستا این واژه به صورت دوغْــذَر doogh thar و در پهلوی دوخت .
دوغ در در اثر فرسایش کلمه به دختر تبدیل شد . آمده است.
اما پسر ، « پوسْتْ دَر » بوده . کار کندن پوست جانوران بر عهده پسران بود و آنان چنین نامیده شدند.
پوست در، به پسر تبدیل شده است .در پارسی باستان puthra پوثرَ و در پهلوی پوسَـر و پوهر و در هند باستان پسورَ است
در بسیاری از گویشهای کردی از جمله کردی فهلوی ( فَیلی ) هنوز پسوند « دَر » به کار می رود . مانند « نان دَر » که به معنی « کسی است که وظیفه ی غذا دادن به خانواده و اطرافیانش را بر عهده دارد .»
حرف « پـِ » در « پدر » از پاییدن است . پدر یعنی پاینده کسی که می پاید . کسی که مراقب خانواده اش است و آنان را می پاید .پدر در اصل پایدر یا پادر بوده است . جالب است که تلفظ « فاذر » در انگلیسی بیشتر به « پادَر » شبیه است تا تلفظ «پدر» !
خواهر ( خواهَر )از ریشه «خواه » است یعنی آنکه خواهان خانواده و آسایش آن است . خواه + ــَر یا ــار در اوستا خواهر به صورت خْـوَنــگْـهَر آمده است .
بَرادر نیز در اصل بَرا + در است . یعنی کسی که برای ما کار انجام می دهد. یعنی کار انجام دهنده برای ما و برای آسایش ما .
« مادر » یعنی « پدید آورنده ی ما »
++++++++++++
این به ایمیلم اومده بود! کسی راجبش چیزی شنیده ؟!؟!؟!؟