خر صورتی

اگر چیزی را که لازم نداری بخری ٬به زودی آنچه را که لازم داری می فروشی*بیا لبخند بزنیم بدون انتظار هیچ پاسخی از دنیا*

خر صورتی

اگر چیزی را که لازم نداری بخری ٬به زودی آنچه را که لازم داری می فروشی*بیا لبخند بزنیم بدون انتظار هیچ پاسخی از دنیا*

یه روز پشیمون میشین که دیگه خیلی دیره.گریه های مادرم یقه تونو ..

اتل متل یه بابا
دلیر و زار و بیمار
اتل متل یه مادر
یه مادر فداکار

اتل متل بچه‌ها
که اونارو دوست دارن
آخه غیر اون دوتا
هیچ کسی رو ندارن

مامان بابا رو می‌خواد
بابا عاشق اونه
به غیر بعضی وقتا
بابا چه مهربونه

وقتی که از درد سر
دست می‌ذاره رو گیجگاش
اون بابای مهربون
فحش می‌ده به بچه‌هاش

همون وقتی که هرچی
جلوش باشه می‌شکنه
همون وقتی که هرچی
پیشش باشه می‌زنه

غیر خدا و مادر
هیچ‌کسی رو نداره
اون وقتی که باباجون
موجی می‌شه دوباره

دویدم و دویدم
سر کوچه رسیدم
بند دلم پاره شد
از اون چیزی که دیدم

بابام میون کوچه
افتاده بود رو زمین
مامان هوار می‌زد
شوهرمو بگیرین

مامان با شیون و داد
می‌زد توی صورتش
قسم می‌داد بابارو
به فاطمه ، به جدش

تو رو خدا مرتضی
زشته میون کوچه
بچه داره می‌بینه
تو رو به جون بچه

بابا رو کردن دوره
بچه‌های محله
بابا یه هو دوید
و زد تو دیوار با کله

هی تند و تند سرش رو
بابا می‌زد تو دیوار
قسم می‌داد حاجی رو
حاجی گوشی رو بردار

نعره‌های بابا جون
پیچید یه هو تو گوشم
الو الو کربلا
جواب بده به گوشم

مامان دوید و از پشت
گرفت سر بابا رو
بابا با گریه می‌گفت
کشتند بچه‌هارو
بعد مامانو هلش داد
خودش خوابید رو زمین
گفت که مواظب باشین
خمپاره زد، بخوابین

الو الو کربلا
پس نخودا چی شدن؟
کمک می‌خوایم حاجی جون
بچه‌ها قیچی شدن

تو سینه و سرش زد
هی سرشو تکون داد
رو به تماشاچیا
چشاشو بست و جون داد

بعضی تماشا کردن
بعضی فقط خندیدن
اونایی که از بابام
فقط امروزو دیدن

سوی بابا دویدم
بالا سرش رسیدم
از درد غربت اون
هی به خودم پیچیدم

درد غربت بابا
غنیمت نبرده
شرافت و خون دل
نشونه‌های مرده

ای اونایی که امروز
دارین بهش می‌خندین
برای خنده‌هاتون
دردشو می‌پسندین

امروزشو نبینین
بابام یه قهرمونه
یه‌روز به هم می‌رسیم
بازی داره زمونه

موج بابام کلیده
قفل در بهشته
درو کنه هر کسی
هر چیزی رو که کشته

یه روز پشیمون می‌شین
که دیگه خیلی دیره
گریه‌های مادرم
یقه تونو می‌گیره

بالا رفتیم ماسته
پایین اومدیم دروغه
مرگ و معاد و عقبی
کی میگه که دروغه؟ 

 

 

                                                                                            از کتاب دفتر سرخ  

                                                                                     شاعر :ابوالفضل سپهر

نظرات 3 + ارسال نظر
باهری شنبه 3 مهر 1389 ساعت 10:28 ق.ظ http://www.baher33.blogsky.com

خیلی شعر قشنگ واثر گذاری بود. منو یاد مستند زیبایی بنام "ماشین روزقیامت "انداخت که دوروز پیش از تلویزیون بی بی سی فارسی پخش شد .این مستند نمایشی نیز در باره رزمندگان موجی بود که در یکی آسایشگاههای روانی نگهداری می شدند.درضمن ممنون که منو لینک کردی.اما چرا اطلاع ندادی تا منهم شما رو لینک کنم. بهرحال با اجازه من هم شمارو لینک کردم.

علی اکبر شنبه 3 مهر 1389 ساعت 02:54 ق.ظ http://hamshahrijavan.blogsky.com

این شعر با همه زیبایی که سروده شده خیلی دردناک بود .. همین امروز داشتم یه فیلم مستند درباره همین جانبازانی که به قولی تو جبهه و جنگ موجی شده بودن میدیدم .. خیلی سخت بود برای خانوادهاشون .. زندگی کردن با این آدمهای از جان گذشته ..
خیلی سخته .. برای بچه هاشون .. ان شالله که خدا شفاشون بده

فیلتر شکن جمعه 2 مهر 1389 ساعت 05:38 ب.ظ http://2000t.blogfa.com

نرم افزار فیلتر شکن 100% سالم و تست شده و مادام العمر!!!
نحوه دریافت به وبلاگ مراجعه کنید در صورت فیلتر شدن وبلاگ برای درخواست فیلتر شکن ایمیل بدهید
filter@vatanmail.com

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد