ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
لباسای شیک میگیری
باباتو میکنی کچل
تا دماغتو کنی عمل
با موبایلت زنگ میزنی
عینک رنگ رنگ میزنی
این دل و اون دل میزنی
تا به موهات ژل بزنی
جنس لباست تریکو
موزیک الکس و انریکو
جورابای فسقلکی
روسری های الکی
خوشی با این تیپ خفن
الان قشنگی مثلا؟
خطی کشید روی تمام سوال ها
تعریف ها ٬ معادله ها٬ احتمال ها
خطی کشید روی تساوی عقل و عشق
خطی دگر به قاعده ها و مثال ها
خطی دگر کشید به قانون خویشتن
قانون لحظه ها و زمان ها و سال ها
از خود کشید دست و به خود نیز خط کشید
خطی به روی دفتر خط ها و خال ها
خط ها به هم رسیدند و به یک جمله ختم شد
با عشق ممکن است تمام محال ها
گریه های امپراتور - فاضل نظری
ادامه مطلب ...کتاب آفتاب در حجاب رو تازه خریدم!
هنوز کامل نخوندمش ! اما واقعا کتاب قشنگیه!
در واقع داستان کربلاست منتها بیشترش از ذهن حضرت زینبه!
نویسنده: سید مهدی شجاعی
نشر: نیستان
قسمتی از کتاب:
(این قسمت راجب فرستادن عون و محمد ٬ دو پسر حضرت زینب به میدان جنگه)
.... دونوجوانی که اکنون به سوی تو پیش می آیند ٬ثمرهی همین ازدواجند.
گرچه از مقام حسین می آیند ٬ اما مایوس و خسته و دلشکسته اند.
هر دو یلی شده اند برای خودشان.
به شاخه های شمشاد می مانند . هیچگاه به دید فروشنده٬ اینسان به آن ها نگاه نکرده بودی.چه بزرگ شده اند ٬ چه قد کشیده اند٬ چه به کمال رسیده اند.جان می دهند برای قربانی کردن پیش پای حسین ٬ برای باز پس دادن به خدا ٬ برای عرضه در بازار عشق.
علت خستگی و دلشکستگیشان را می دانی. حسین به آن ها رخصت میدان رفتن نداده است .
از صبح٬ بی تاب و قرار بوده اند و مکرر پاخ منفی شنیده اند.
پیش از علی اکبر ٬ بار سفر بسته اند اما امام پروانهی پرواز را به علی اکبر داده است و این آنها را بی تاب تر کرده است.
علت بی تابیشان را می دانی اما آب در دلت تکان نمی خورد. می دانی که قرار نیست اینها دنیای پس از حسین را ببینند . و ترتیب و توالی رفتن هم مثل همهی ظرائف دیگر ٬ پیش از این در لوح محفوظ رقم خورده است.
لوحی که پیش چشم توست.
و اصلا اگر بنا بر فدیه کردن نبود ٬ غرض از زادن چه بود؟
اینهمه سال ٬ پای دو گل نشسته ای تا به محبوبت هدیه اش کنی. همهی آن رنج ها برای امروز سپری شده است و حالا مگر می شود که نشود....
حتی اگرهمه ی ابرهاهم ببارند
گل های قالی هرگز نخواهندرویید
این قانون زیرپاماندن است...
این شما و این هم تست جدید خود شناسی :
یک درخت بسیار بسیار بلند نارگیل بود و 4 حیوان زیر :
یک شیر
یک میمون
یک زرافه
و ...
یک سنجاب
آنها تصمیم گرفتند که مسابقه بدهند تا ببینند که کدامیک برای
برداشتن یک موز از درخت از همه سریعتر است
فکر میکنی کدامیک برنده می شود؟
جواب سوال بازگو کننده شخصیت توست
پس بادقت فکر کن
جواب را در زیر ببینید
جواب ادامه مطلب ..........
دانستم عمل مرا دیگری انجام نمی دهد
پس تلاش کردم
دانستم خداوند بر من آگاه است
پس حیا کردم
دانستم روزی مرا دیگری نمی خورد
پس آرام گرفتم
و دانستم پایان کار من مرگ است
پس برای آن آماده شدم.
امام صادق(ع)
زیبا ترین گل با اولین باد پاییزی پرپر شد .
با وفا ترین دوست به مرور زمان بی وفا شد .
این پرپر شد ن از گل نیست از طبیعت است
و این بی وفایی از دوست نیست از روزگار است
وقتی تنهائیم دنبال دوست میگردیم،
وقتی پیدایش کردیم
دنبال عیبهایش میگردیم،
وقتی از دستش دادیم
دنبال خاطره هایش میگردیم.
و باز هم تنهائیم......
بعضی دوستیها مثله قصه نوحه ،
(بعضیا از ترس توفان میآن پیشت) .
بعضی دوستیها مثله قصه ی ابراهیمه
( باید همه چیزتو قربانی کنی) .
بعضی دوستیها مثله قصه مسیحه
( آخرش به صلیب میکشنت ).
اما بیشتره دوستیها مثله قضیه موساست ،
(یه کم که دور میشی یه گوساله جاتو میگیره